Telegram Web Link
راینهارد در حین این که داشت صحبت می‌کرد دستش رو جلو آورد تا با اون دست بده. هیچ نشونه‌ای از طعنه در حرفه‌های راینهارد وجود نداشت. چیزی به جز تعریف و تمجید در حرف‌هاش نبود.
احتمالا گارفیل بعد از اتفاقاتی که همون چند لحظه پیش افتاده بود، حسابی شکه شده بود.
«...ها؟»
صدایی از گارفیل که گیج شده بود خارج شد.
وقتی راینهارد منتظر بود که اون باهاش دست بده، گارفیل یه قدم به... عقب برداشت.
این حقیقت که ناخودآگاه عقب کشیده بود، باعث شده گارفیل چشماش رو بعد از این که فهمید چی شده حسابی از تعجب باز کنه. این اولین باری بود که داشت همچین حسی رو تجربه می‌کرد.
«...»
چشم‌های راینهارد با دیدن این اتفاق کمی باز و بسته شد، معلوم بود که ناراحت شده. با این حال اون دستی رو که دراز کرده بود بدون وقفه به عقب کشید.
«ببخشید که ناراحتت کردم. در آینده بیشتر حواسم رو جمع می‌کنم.»
با شنیدن این حرف گارفیل که حس می‌کرد انگار یه چیز تلخی توی دهنشه، سرش رو تکون داد.
«راینهارد، خیلی متاسفم، حالت خوبه؟»
همون موقع بود که امیلیا که آروم شروع به دویدن کرده بود، به اونجا رسید و به خاطر حرکت خشن ناگهانی گارفیل عذرخواهی کرد. برخورد صمیمی راینهارد در مواجهه با اون موضوع باعث شده بود سوبارو حتی یادش بره از اولش اونجا اتفاق بدی افتاده.
اون اتفاق از اون چیزایی بود که در حالت عادی حتی می‌تونست باعث ایجاد درگیری بین دو گروه رقیب انتخاباتی هم بشه.
«امیلیا ساما، ببخشید که این مدت در دسترس نبودم. خوشبختانه با توجه به دقت بالای حمله‌ی گارفیل، تونستم بدون این که مشکلی پیش بیاد دفعش کنم. خوشحالم که هردو سالمیم.»
«آره، خوشحالم. مایه‌ی تسکین خاطره.»
اما راینهارد داشت جوری رفتار می‌کرد انگار هیچی نشده... شاید از دید راینهارد واقعا هم هیچی نبود. اون داشت به امیلیا اطمینان می‌داد که حرکت ناشایست گارفیل هم ایرادی نداشته.
امیلیا که خیالش با شنیدن این جواب راحت شده بود، دستش رو روی سینه‌ی خودش گذاشت. بعدش گفت: «خب، خب.» و در حالی که توی چشمای ارغوانیش می‌شد برقی رو دید، دستاش رو به هم زد و گفت: «در مورد فلت همه‌چی رو شنیدم. این اواخر خیییلی کارا کرده، نه؟»
«در مقابل کارهای فوق‌العاده‌ی امیلیا ساما، هنوز چیزی حساب نمیشن، تا جایی که ایشون همیشه من رو به خاطر این که نمی‌تونم به درستی ازشون حمایت کنم مورد سرزنش قرار میدن. به صورت خاص، کارهایی که سوبارو کرده رو شنیدن.»
«هیهیهی. درسته، سوبارو خیلی خفنه. من خیییلی خییییلی به شوالیه‌م افتخار می‌کنم.»
با شنیدن تعریف صادقانه‌ی راینهاد از خودش، امیلیا با غرور سینه‌ش رو باد کرد. سوبارو هم به خودش افتخار می‌کرد هم از نحوه‌ی صحبت کردن امیلیا در مورد خودش خجالت می‌کشید.

#ReZERO
#Re_ZERO
#NovelVsAnime
#AnimWorld
🤩 @AWReZERO 🤩
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
مورد جالب بعدی به یکم بعد از پست بعدی تعلق داره. (ماجرای عنکبوت زمینی که بهش اشاره شده یه ماجراییه که توی این یه سال که از فصل دو گذشته رخ داده. به نظرم توش سوبارو اتو و گارفیل یه عنکبوت بزرگ رو شکست دادن. این داستان یه داستان جانبی هستش.)

🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥

«از وقتی از جنگل خارج شدیم گارفیل هیچ حریف قوی‌ای به جز حرکت دادن چیزای سنگین نداشته. به نظرم بعضی وقتا خوبه اینطوری بشه، گمونم. بهش به عنوان یه فرصت یادگیری نگاه کن و بذار به حال خودش باشه.»
«درسته، تنها باری که جونش در خطر بود اون دفعه‌ای بود که داشتیم با عنکبوت زمینی مقابله می‌کردیم. گمونم بیماری‌ایه که اکثر پسرا تو این سن خاص می‌گیرن... خیلی خب. فعلا فقط نگاه می‌کنم ببینم چی میشه.»
«آیا می‌کنی، گمونم؟»
سوبارو و بئاتریس فعلا در مورد گارفیل غمگین به این اجماع نظر رسیده بودن. «در ضمن، در مورد استاد شمشیرزنی... بتی ترجیح میده زیاد بهش نزدیک نشه.»
«...؟ یعنی چی؟ نگو به خاطر این که مثل یولیوس خیلی جذابه!»
«بیش از حد خطرناک کلمه‌ی دقیق‌تریه، گمونم. در هر صورت، لطفا هر کاری می‌تونی بکن.»
بئاتریس که به سرعت و در سکوت تا جایی که می‌تونست از راینهارد فاصله گرفت دیگه توضیح بیشتری نداد.

#ReZERO
#Re_ZERO
#NovelVsAnime
#AnimWorld
🤩 @AWReZERO 🤩
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
هر جا می‌رم...
صورتش رو می‌بینم...
#ReZERO
#Re_ZERO
#Meme
#AnimWorld
🤩 @AWReZERO 🤩
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
تبلیغات متوالی 3 هفته ای از انیمه Re:ZERO -Starting Life in Another World در ایستگاه های مترو ژاپن.

#ReZERO
#Re_ZERO
#News
#AnimWorld
🤩 @AWReZERO 🤩
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
2024/11/20 07:16:29
Back to Top
HTML Embed Code: