💠 اخلاق الهی 💠
❄️فرصت مناسب ماه مبارک رمضان برای چله صبحگاهی #دعای_عهد ✋ سلام بر شما منتظران بقیـَّة الـلَّـه (ارواحنا فداه) 🔅ان شـاء الـلَّـه هر روز صبح از اول ماه مبارک رمضان همراه باشید با قرار تجدید بیعت روزانه با امام زمان (عج) #روز_اول 💚 دُعـــــــای عهـــــــد…
Telegram
💠 اخلاق الهی 💠
❄️فرصت مناسب ماه مبارک رمضان برای چله صبحگاهی #دعای_عهد
✋ سلام بر شما منتظران بقیـَّة الـلَّـه (ارواحنا فداه)
🔅ان شـاء الـلَّـه هر روز صبح از اول ماه مبارک رمضان همراه باشید با قرار تجدید بیعت روزانه با امام زمان (عج)
#روز_اول
💚 دُعـــــــای عهـــــــد…
✋ سلام بر شما منتظران بقیـَّة الـلَّـه (ارواحنا فداه)
🔅ان شـاء الـلَّـه هر روز صبح از اول ماه مبارک رمضان همراه باشید با قرار تجدید بیعت روزانه با امام زمان (عج)
#روز_اول
💚 دُعـــــــای عهـــــــد…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
حسین جان
چقدر اسمِ قشنگت گریه داره😭
🌹 السلام علیک یا اباعبدالله الحسین و رحمةالله و برکاته 🌹
#شبجمعه ❤️
#شبزیارتیارباببیکفن 😢
✨کانال اخلاق الهی ✨
💟 @akhlagh_elahi
چقدر اسمِ قشنگت گریه داره😭
🌹 السلام علیک یا اباعبدالله الحسین و رحمةالله و برکاته 🌹
#شبجمعه ❤️
#شبزیارتیارباببیکفن 😢
✨کانال اخلاق الهی ✨
💟 @akhlagh_elahi
#حدیث_روز
✨ امام صادق صلواتاللهعلیه:
روز خود را بیهوده با چنین و چنان از دست مده! و این را بدان که در کنارت کسی(فرشتهای) است که تمام رفتارها و گفتارهای تو را ثبت و ضبط میکند.
📚 لئالی الاخبار، ج١، ص١۴
✨کانال اخلاق الهی ✨
💟 @akhlagh_elahi
✨ امام صادق صلواتاللهعلیه:
روز خود را بیهوده با چنین و چنان از دست مده! و این را بدان که در کنارت کسی(فرشتهای) است که تمام رفتارها و گفتارهای تو را ثبت و ضبط میکند.
📚 لئالی الاخبار، ج١، ص١۴
✨کانال اخلاق الهی ✨
💟 @akhlagh_elahi
#داستانڪ
حکایتی هست که میگوید:
خواجه شمسالدین محمد؛ شاگرد نانوایی بود. عاشق دختر یکی از اربابان شهر شد. که دختری بود زیبارو بنام شاخ نبات.
در کنار نانوایی مکتب خانه ای قرار داشت که در آنجا قرآن آموزش داده میشد و شمسالدین در اوقات بیکاری پشت در کلاس مینشست و به قرآن خواندن آنان گوش میداد. تا اینکه روزی از شاخ نبات پیغامی شنید که در شهر پخش شد " من از میان خواستگارانم با کسی ازدواج میکنم که بتواند ۱۰۰ درهم برایم بیاورد!"
۱۰۰ درهم، پول زیادی بود که از عهده خیلی از مردم آن زمان بر نمیآمد که بتوانند این پول را فراهم کنند
عده ای از خواستگاران شاخ نبات پشیمان شدند و عده ای دیگر نیز سخت تلاش کردند تا بتوانند این پول را فراهم کنند و او را که دختری زیبا بود و ثروتمند به همسری گزینند
در بین خواستگاران خواجه شمسالدین محمد نیز به مسجد محل رفت و با خدای خود عهد بست که اگر این ۱۰۰ درهم را بتواند فراهم کند ۴۰ شب به مسجد رود و تا صبح نیایش کند.
او کار خود را بیشتر کرد و شبها نیز به مسجد میرفت و راز و نیاز میکرد تا اینکه در شب چهلم توانست ۱۰۰ درهم را فراهم کند و شب به خانه شاخ نبات رفت و اعلام کرد که توانسته است ۱۰۰ درهم را فراهم کند و مایل است با شاخ نبات ازدواج کند.
شاخ نبات او را پذیرفت و پذیرایی گرمی از او کرد و اعلام کرد که از این لحظه خواجه شمسالدین شوهر من است. شمسالدین با شاخ نبات راجع به نذری که با خدای خود کرده بود گفت و از او اجازه خواست تا به مسجد رود و آخرین شب را نیز با راز و نیاز بپردازد تا به عهد خود وفا کرده باشد.
اما شاخ نبات ممانعت کرد. خواجه شمسالدین با ناراحتی از خانه شاخ نبات خارج شد و به سمت مسجد رفت و شب چهلم را در آنجا سپری کرد. سحرگاه که از مسجد باز میگشت چند جوان مست خنجر به دست جلوی او را گرفتند و جامی به او دادند و گفتند بنوش او جواب داد من مرد خدایی هستم که تازه از نیایش با خدا فارغ شدهام، نمیتوانم این کار را انجام دهم
اما آنان خنجر را به سوی او گرفتند و گفتند اگر ننوشی تو را خواهیم کشت بنوش، خواجه شمسالدین اولین جرعه را نوشید آنان گفتند چه میبینی گفت: هیچ و گفتند: دگر بار بنوش، نوشید، گفتند:حال چه میبینی؟
گفت: حس میکنم از آینده باخبرم و گفتند :باز هم بنوش، نوشید، گفتند: چه میبینی؟ گفت :حس میکنم قرآن را از برم؛ و خواجه آن شب به خانه رفت و شروع کرد از حفظ قرآن خواندن و شعر گفتن و از آیندهی مردم گفتن و دیگر سراغی هم از شاخ نبات نگرفت!
تا اینکه آوازه او به گوش شاه رسید و شاه او را نزد خود طلبید و او از آن پس همدم شاه شد؛ و شاه لقب لسانالغیب و حافظ را به او داد.
(لسانالغیب چون از آینده مردم میگفت و حافظ چون حافظ کل قرآن بود)
تا اینکه شاخ نبات آوازه او را شنید و فهمید و نزد شاه است و به دنبال او رفت اما...
حافظ او را نخواست و گفت: زنی که مرا از خدای خود دور کند به درد زندگی نمیخورد...
تا اینکه با وساطت شاه با هم ازدواج کردند.
این همه شهد و شکر کز سخنم میریزد
اجر صبریست کزآن شاخ نباتم دادند.🌱
✨کانال اخلاق الهی ✨
💟 @akhlagh_elahi
حکایتی هست که میگوید:
خواجه شمسالدین محمد؛ شاگرد نانوایی بود. عاشق دختر یکی از اربابان شهر شد. که دختری بود زیبارو بنام شاخ نبات.
در کنار نانوایی مکتب خانه ای قرار داشت که در آنجا قرآن آموزش داده میشد و شمسالدین در اوقات بیکاری پشت در کلاس مینشست و به قرآن خواندن آنان گوش میداد. تا اینکه روزی از شاخ نبات پیغامی شنید که در شهر پخش شد " من از میان خواستگارانم با کسی ازدواج میکنم که بتواند ۱۰۰ درهم برایم بیاورد!"
۱۰۰ درهم، پول زیادی بود که از عهده خیلی از مردم آن زمان بر نمیآمد که بتوانند این پول را فراهم کنند
عده ای از خواستگاران شاخ نبات پشیمان شدند و عده ای دیگر نیز سخت تلاش کردند تا بتوانند این پول را فراهم کنند و او را که دختری زیبا بود و ثروتمند به همسری گزینند
در بین خواستگاران خواجه شمسالدین محمد نیز به مسجد محل رفت و با خدای خود عهد بست که اگر این ۱۰۰ درهم را بتواند فراهم کند ۴۰ شب به مسجد رود و تا صبح نیایش کند.
او کار خود را بیشتر کرد و شبها نیز به مسجد میرفت و راز و نیاز میکرد تا اینکه در شب چهلم توانست ۱۰۰ درهم را فراهم کند و شب به خانه شاخ نبات رفت و اعلام کرد که توانسته است ۱۰۰ درهم را فراهم کند و مایل است با شاخ نبات ازدواج کند.
شاخ نبات او را پذیرفت و پذیرایی گرمی از او کرد و اعلام کرد که از این لحظه خواجه شمسالدین شوهر من است. شمسالدین با شاخ نبات راجع به نذری که با خدای خود کرده بود گفت و از او اجازه خواست تا به مسجد رود و آخرین شب را نیز با راز و نیاز بپردازد تا به عهد خود وفا کرده باشد.
اما شاخ نبات ممانعت کرد. خواجه شمسالدین با ناراحتی از خانه شاخ نبات خارج شد و به سمت مسجد رفت و شب چهلم را در آنجا سپری کرد. سحرگاه که از مسجد باز میگشت چند جوان مست خنجر به دست جلوی او را گرفتند و جامی به او دادند و گفتند بنوش او جواب داد من مرد خدایی هستم که تازه از نیایش با خدا فارغ شدهام، نمیتوانم این کار را انجام دهم
اما آنان خنجر را به سوی او گرفتند و گفتند اگر ننوشی تو را خواهیم کشت بنوش، خواجه شمسالدین اولین جرعه را نوشید آنان گفتند چه میبینی گفت: هیچ و گفتند: دگر بار بنوش، نوشید، گفتند:حال چه میبینی؟
گفت: حس میکنم از آینده باخبرم و گفتند :باز هم بنوش، نوشید، گفتند: چه میبینی؟ گفت :حس میکنم قرآن را از برم؛ و خواجه آن شب به خانه رفت و شروع کرد از حفظ قرآن خواندن و شعر گفتن و از آیندهی مردم گفتن و دیگر سراغی هم از شاخ نبات نگرفت!
تا اینکه آوازه او به گوش شاه رسید و شاه او را نزد خود طلبید و او از آن پس همدم شاه شد؛ و شاه لقب لسانالغیب و حافظ را به او داد.
(لسانالغیب چون از آینده مردم میگفت و حافظ چون حافظ کل قرآن بود)
تا اینکه شاخ نبات آوازه او را شنید و فهمید و نزد شاه است و به دنبال او رفت اما...
حافظ او را نخواست و گفت: زنی که مرا از خدای خود دور کند به درد زندگی نمیخورد...
تا اینکه با وساطت شاه با هم ازدواج کردند.
این همه شهد و شکر کز سخنم میریزد
اجر صبریست کزآن شاخ نباتم دادند.🌱
✨کانال اخلاق الهی ✨
💟 @akhlagh_elahi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آیت الله مجتهدی (ره) :
🔸 اگه این چهار چیز رو یاد کنی دیگه برا دنیا هیچ غصه نمیخوری
✨کانال اخلاق الهی ✨
💟 @akhlagh_elahi
🔸 اگه این چهار چیز رو یاد کنی دیگه برا دنیا هیچ غصه نمیخوری
✨کانال اخلاق الهی ✨
💟 @akhlagh_elahi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شیب گودال و شاه بی ردا… وا محمدا😭😭
🎙 کربلایی حسین ستوده
#شب_جمعه 🌹
#شبزیارتیارباببیکفن♥️
✨کانال اخلاق الهی ✨
💟 @akhlagh_elahi
🎙 کربلایی حسین ستوده
#شب_جمعه 🌹
#شبزیارتیارباببیکفن♥️
✨کانال اخلاق الهی ✨
💟 @akhlagh_elahi
Forwarded from 💠 اخلاق الهی 💠
♦️ روایتی مهم مخصوص شب جمعه
هر کس سوره واقعه را در هر شب جمعه بخواند، خداوند او را دوست دارد، و نزد همه مردم محبوبش میکند، هرگز در دنیا ناراحتی نمیبیند، فقر و فاقه و آفتی از آفات دنیا دامنگیرش نمیشود، و از دوستان امیرمۆمنان علی(علیه السلام) خواهد بود».
پ.ن : حداقل انجام هر عملی طبق کلام بزرگان ، یک سال است.
🔹 تند خوانی سوره واقعه 🔹
🔸 متن سوره واقعه 🔸
✨کانال اخلاق الهی ✨
💟 @akhlagh_elahi
هر کس سوره واقعه را در هر شب جمعه بخواند، خداوند او را دوست دارد، و نزد همه مردم محبوبش میکند، هرگز در دنیا ناراحتی نمیبیند، فقر و فاقه و آفتی از آفات دنیا دامنگیرش نمیشود، و از دوستان امیرمۆمنان علی(علیه السلام) خواهد بود».
پ.ن : حداقل انجام هر عملی طبق کلام بزرگان ، یک سال است.
🔹 تند خوانی سوره واقعه 🔹
🔸 متن سوره واقعه 🔸
✨کانال اخلاق الهی ✨
💟 @akhlagh_elahi
💠 اخلاق الهی 💠
❄️فرصت مناسب ماه مبارک رمضان برای چله صبحگاهی #دعای_عهد ✋ سلام بر شما منتظران بقیـَّة الـلَّـه (ارواحنا فداه) 🔅ان شـاء الـلَّـه هر روز صبح از اول ماه مبارک رمضان همراه باشید با قرار تجدید بیعت روزانه با امام زمان (عج) #روز_اول 💚 دُعـــــــای عهـــــــد…
Telegram
💠 اخلاق الهی 💠
❄️فرصت مناسب ماه مبارک رمضان برای چله صبحگاهی #دعای_عهد
✋ سلام بر شما منتظران بقیـَّة الـلَّـه (ارواحنا فداه)
🔅ان شـاء الـلَّـه هر روز صبح از اول ماه مبارک رمضان همراه باشید با قرار تجدید بیعت روزانه با امام زمان (عج)
#روز_اول
💚 دُعـــــــای عهـــــــد…
✋ سلام بر شما منتظران بقیـَّة الـلَّـه (ارواحنا فداه)
🔅ان شـاء الـلَّـه هر روز صبح از اول ماه مبارک رمضان همراه باشید با قرار تجدید بیعت روزانه با امام زمان (عج)
#روز_اول
💚 دُعـــــــای عهـــــــد…
#حدیث_روز
✨ امیرالمومنین علی علیه السلام میفرمایند:
▫️... با مهدی ماست که حجت بر همه تمام میشود. همان کسی که آخرین امام است و منجی امت و نهایت نورانیت است و سررشته کارها در دست اوست...
▫️... وَ بِمَهْدِيِّنَا تَنْقَطِعُ الْحُجَجُ خَاتِمَةُ الْأَئِمَّةِ وَ مُنْقِذُ الْأُمَّةِ وَ غَايَةُ النُّورِ وَ مَصْدَرُ الْأُمُورِ....
📚اثبات الوصیة ص۱۰
📚بحارالانوار ج ۷۴ ص ۲۹۸
✨کانال اخلاق الهی ✨
💟 @akhlagh_elahi
✨ امیرالمومنین علی علیه السلام میفرمایند:
▫️... با مهدی ماست که حجت بر همه تمام میشود. همان کسی که آخرین امام است و منجی امت و نهایت نورانیت است و سررشته کارها در دست اوست...
▫️... وَ بِمَهْدِيِّنَا تَنْقَطِعُ الْحُجَجُ خَاتِمَةُ الْأَئِمَّةِ وَ مُنْقِذُ الْأُمَّةِ وَ غَايَةُ النُّورِ وَ مَصْدَرُ الْأُمُورِ....
📚اثبات الوصیة ص۱۰
📚بحارالانوار ج ۷۴ ص ۲۹۸
✨کانال اخلاق الهی ✨
💟 @akhlagh_elahi
#داستانک
🔹 داستان تشرف علی حلاوی
شیخ علی حلاوی، مردی عابد و زاهد بود که همواره منتظر امام زمان (عج) بوده است.
👤 شیخ علی حلاوی، عاقبت روزی از رنج فراق سر به بیابان می گذارد و ناله کنان به امام زمان (عج) می گوید: غیبت تو دیگر ضرورتی ندارد. همه آماده ظهورند. پس چرا نمی آیی ⁉️
در این هنگام، مردی بیابان گرد را می بیند که از او می پرسد: جناب شیخ، روی عتاب و خطابت با کیست⁉️
او پاسخ می دهد: «روی سخنم با امام زمان(عج) حجت وقت است که با این همه یار و یاور که بیش از هزار نفر آنان در حله زندگی می کنند و با وجود این همه ظلم که عالم را فراگرفته است، ظهور نمی کند»
مرد می گوید: «ای شیخ، منم صاحب الزمان(عج)! با من این همه عتاب مکن! حقیقت چنین نیست که تو می پنداری. اگر در جهان ۳۱۳ نفر از یاران مخلص من پا به عرصه گذارند، ظهور می کنم.
اما در شهر حله که می پنداری بیش از هزار نفر از یاوران من حاضرند، جز تو و مرد قصاب، احدی در ادعای محبت و معرفت ما صادق نیست. اگر می خواهی حقیقت بر تو آشکار شود، به حله بازگرد و خالص ترین مردانی را که می شناسی، به همراه همان مرد قصاب، در شب جمعه به منزلت دعوت و برای ایشان در حیاط خانه خویش مجلسی آماده کن. پیش از ورود مهمانان، دو بزغاله به بالای بام خانه ات ببر و آن گاه منتظر ورود من باش تا حقیقت را دریابی»
شیخ علی حلاوی، با شادی و سرور فراوان، بلافاصله به حله باز می گردد و یک راست به خانه مرد قصاب می رود و ماجرای تشرفش را می گوید. این دو نفر، پس از بحث و بررسی فراوان، از میان بیش از هزار نفر که همه از عاشقان و منتظران حقیقی مهدی موعود (عج) بودند، چهل نفر را انتخاب و برای شب جمعه به منزل شیخ دعوت می کنند تا به فیض دیدار مولایشان نایل شوند.
شب موعود فرا رسید و چهل مرد برگزیده پس از وضو و غسل زیارت، در صحن خانه شیخ جمع شدند و ذکر و صلوات فرستادند و دعا برای تعجیل فرج خواندند.
چون شب از نیمه گذشت، به یک باره تمام حاضران نوری درخشان دیدند که بر پشت بام خانه شیخ فرود آمد
قدری نگذشت که صدایی از پشت بام بلند شد. حضرت مرد قصاب را به بالا بام فرا خواند. مرد قصاب بلافاصله به پشت بام رفت و به دیدار مولای خویش نایل گشت.
پس از دقایقی امام زمان(عج) به مرد قصاب دستور داد که یکی از آن دو بزغاله روی بام را در نزدیکی ناودان سر ببرد، به گونه ای که خون آن در میان صحن جاری شود.
♦️وقتی آن چهل نفر خون جاری شده از ناودان را دیدند، گمان کردند حضرت سر قصاب را از بدن جدا کرده است. در همان هنگام، حضرت جناب شیخ را فرا خواند. جناب شیخ بلافاصله به سوی بام شتافت و ضمن دیدار مولایش، دریافت خونی که از ناودان سرازیر شده، خون بزغاله بوده است، نه خون قصاب. امام زمان (عج) بار دیگر به مرد قصاب امر فرمود تا بزغاله دوم را در حضور شیخ ذبح کند.
قصاب نیز طبق دستور بزغاله دوم را نزدیک ناودان ذبح کرد. هنگامی که خون بزغاله دوم از ناودان به داخل حیاط خانه سرازیر شد، چهل نفری که در صحن حیاط حاضر بودند، دریافتند که حضرت گردن جناب شیخ علی را زده و قرار است گردن تک تک آن ها را بزند. با این پندار، همه از خانه شیخ بیرون آمدند و به سوی خانه هایشان شتافتند.
در آن حال، امام زمان (عج) به شیخ علی حلاوی گفت: «اینک به صحن خانه برو و به این جماعت بگو تا بالا بیایند و امام زمانشان را زیارت کنند!»
جناب شیخ، غرق شادی و سرور، برای دعوت حاضران پایین آمد، ولی اثری از آن چهل نفر نبود. پس با ناامیدی و شرمندگی نزد امام بازگشت و فرار آن جماعت را به عرض آن حضرت رساند.
امام زمان(عج) فرمود: «جناب شیخ، این شهر حله بود که می پنداشتی بیش از هزار نفر از یاوران مخلص ما در آن هستند. چه شد که تنها تو و این مرد قصاب ماندند⁉️ پس شهرها و سرزمین های دیگر را نیز به همین سان قیاس کن.»
.
👈اينک در خانه جناب شيخ علی حلاوی، بقعه ای موسوم به مقام صاحب الزمان (عج) ساخته شده كه روی سر در ورودی آن، زيارت مختصری از امام زمان(عج) نگاشته شده است.
📗 العبقری الحسان فی احوال مولانا صاحب الزمان (ع)، علی اکبر نهاوندی، ج۲
✨کانال اخلاق الهی ✨
💟 @akhlagh_elahi
🔹 داستان تشرف علی حلاوی
شیخ علی حلاوی، مردی عابد و زاهد بود که همواره منتظر امام زمان (عج) بوده است.
👤 شیخ علی حلاوی، عاقبت روزی از رنج فراق سر به بیابان می گذارد و ناله کنان به امام زمان (عج) می گوید: غیبت تو دیگر ضرورتی ندارد. همه آماده ظهورند. پس چرا نمی آیی ⁉️
در این هنگام، مردی بیابان گرد را می بیند که از او می پرسد: جناب شیخ، روی عتاب و خطابت با کیست⁉️
او پاسخ می دهد: «روی سخنم با امام زمان(عج) حجت وقت است که با این همه یار و یاور که بیش از هزار نفر آنان در حله زندگی می کنند و با وجود این همه ظلم که عالم را فراگرفته است، ظهور نمی کند»
مرد می گوید: «ای شیخ، منم صاحب الزمان(عج)! با من این همه عتاب مکن! حقیقت چنین نیست که تو می پنداری. اگر در جهان ۳۱۳ نفر از یاران مخلص من پا به عرصه گذارند، ظهور می کنم.
اما در شهر حله که می پنداری بیش از هزار نفر از یاوران من حاضرند، جز تو و مرد قصاب، احدی در ادعای محبت و معرفت ما صادق نیست. اگر می خواهی حقیقت بر تو آشکار شود، به حله بازگرد و خالص ترین مردانی را که می شناسی، به همراه همان مرد قصاب، در شب جمعه به منزلت دعوت و برای ایشان در حیاط خانه خویش مجلسی آماده کن. پیش از ورود مهمانان، دو بزغاله به بالای بام خانه ات ببر و آن گاه منتظر ورود من باش تا حقیقت را دریابی»
شیخ علی حلاوی، با شادی و سرور فراوان، بلافاصله به حله باز می گردد و یک راست به خانه مرد قصاب می رود و ماجرای تشرفش را می گوید. این دو نفر، پس از بحث و بررسی فراوان، از میان بیش از هزار نفر که همه از عاشقان و منتظران حقیقی مهدی موعود (عج) بودند، چهل نفر را انتخاب و برای شب جمعه به منزل شیخ دعوت می کنند تا به فیض دیدار مولایشان نایل شوند.
شب موعود فرا رسید و چهل مرد برگزیده پس از وضو و غسل زیارت، در صحن خانه شیخ جمع شدند و ذکر و صلوات فرستادند و دعا برای تعجیل فرج خواندند.
چون شب از نیمه گذشت، به یک باره تمام حاضران نوری درخشان دیدند که بر پشت بام خانه شیخ فرود آمد
قدری نگذشت که صدایی از پشت بام بلند شد. حضرت مرد قصاب را به بالا بام فرا خواند. مرد قصاب بلافاصله به پشت بام رفت و به دیدار مولای خویش نایل گشت.
پس از دقایقی امام زمان(عج) به مرد قصاب دستور داد که یکی از آن دو بزغاله روی بام را در نزدیکی ناودان سر ببرد، به گونه ای که خون آن در میان صحن جاری شود.
♦️وقتی آن چهل نفر خون جاری شده از ناودان را دیدند، گمان کردند حضرت سر قصاب را از بدن جدا کرده است. در همان هنگام، حضرت جناب شیخ را فرا خواند. جناب شیخ بلافاصله به سوی بام شتافت و ضمن دیدار مولایش، دریافت خونی که از ناودان سرازیر شده، خون بزغاله بوده است، نه خون قصاب. امام زمان (عج) بار دیگر به مرد قصاب امر فرمود تا بزغاله دوم را در حضور شیخ ذبح کند.
قصاب نیز طبق دستور بزغاله دوم را نزدیک ناودان ذبح کرد. هنگامی که خون بزغاله دوم از ناودان به داخل حیاط خانه سرازیر شد، چهل نفری که در صحن حیاط حاضر بودند، دریافتند که حضرت گردن جناب شیخ علی را زده و قرار است گردن تک تک آن ها را بزند. با این پندار، همه از خانه شیخ بیرون آمدند و به سوی خانه هایشان شتافتند.
در آن حال، امام زمان (عج) به شیخ علی حلاوی گفت: «اینک به صحن خانه برو و به این جماعت بگو تا بالا بیایند و امام زمانشان را زیارت کنند!»
جناب شیخ، غرق شادی و سرور، برای دعوت حاضران پایین آمد، ولی اثری از آن چهل نفر نبود. پس با ناامیدی و شرمندگی نزد امام بازگشت و فرار آن جماعت را به عرض آن حضرت رساند.
امام زمان(عج) فرمود: «جناب شیخ، این شهر حله بود که می پنداشتی بیش از هزار نفر از یاوران مخلص ما در آن هستند. چه شد که تنها تو و این مرد قصاب ماندند⁉️ پس شهرها و سرزمین های دیگر را نیز به همین سان قیاس کن.»
.
👈اينک در خانه جناب شيخ علی حلاوی، بقعه ای موسوم به مقام صاحب الزمان (عج) ساخته شده كه روی سر در ورودی آن، زيارت مختصری از امام زمان(عج) نگاشته شده است.
📗 العبقری الحسان فی احوال مولانا صاحب الزمان (ع)، علی اکبر نهاوندی، ج۲
✨کانال اخلاق الهی ✨
💟 @akhlagh_elahi
Forwarded from 💠 اخلاق الهی 💠
اهمیت خواندن سوره قدر در عصر جمعه
🔹 حاج آقا رحیم ارباب (ره):
آقا سيد جمال گلپایگانی نامهای برای من نوشته و در آن نامه سفارش كرده که:
در طول هفته هر عمل مستحبي را يادت رفت..
اين را يادت نرود كه عصر جمعه صد مرتبه سوره قدر را بخوانی.
✨کانال اخلاق الهی ✨
💟 @akhlagh_elahi
🔹 حاج آقا رحیم ارباب (ره):
آقا سيد جمال گلپایگانی نامهای برای من نوشته و در آن نامه سفارش كرده که:
در طول هفته هر عمل مستحبي را يادت رفت..
اين را يادت نرود كه عصر جمعه صد مرتبه سوره قدر را بخوانی.
✨کانال اخلاق الهی ✨
💟 @akhlagh_elahi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔸 ماجرای دیدار علامه مجلسی با امام زمان(عج)...
🎙 حجتالاسلام والمسلمین عالی
#اللھمعجلݪوݪیڪاݪفࢪج 🌱
✨کانال اخلاق الهی ✨
💟 @akhlagh_elahi
🎙 حجتالاسلام والمسلمین عالی
#اللھمعجلݪوݪیڪاݪفࢪج 🌱
✨کانال اخلاق الهی ✨
💟 @akhlagh_elahi
Forwarded from 💠 اخلاق الهی 💠
✨﷽✨
✨أَلَّلهُمَّ صَلِّ عَلَى سَيِّدنَا و نَبيَّنا مُحَمَّدٍ و آلِهِ مَا اخْتَلَفَ الْمَلَوانُ وَ تَعَاقَبَ الْعَصْرَانِ وَ كَرَّ الجَدِيدانِ وَاسْتَقبَلَ الْفَرقَدانِ وَ بَلِّغْ رُوحَهُ وَ أرواحَ أَهلَ بَيْتِهِ مِنّى التَّحيَّةَ وَالسَّلام✨
📚اینگونه که در روایات آمده
✨ این صلوات معادل ده هزار صلوات است
✅ زمزمه این صلوات به نیت سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام
💟 @akhlagh_elahi
✨﷽✨
✨أَلَّلهُمَّ صَلِّ عَلَى سَيِّدنَا و نَبيَّنا مُحَمَّدٍ و آلِهِ مَا اخْتَلَفَ الْمَلَوانُ وَ تَعَاقَبَ الْعَصْرَانِ وَ كَرَّ الجَدِيدانِ وَاسْتَقبَلَ الْفَرقَدانِ وَ بَلِّغْ رُوحَهُ وَ أرواحَ أَهلَ بَيْتِهِ مِنّى التَّحيَّةَ وَالسَّلام✨
📚اینگونه که در روایات آمده
✨ این صلوات معادل ده هزار صلوات است
✅ زمزمه این صلوات به نیت سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام
💟 @akhlagh_elahi
💠 اخلاق الهی 💠
❄️فرصت مناسب ماه مبارک رمضان برای چله صبحگاهی #دعای_عهد ✋ سلام بر شما منتظران بقیـَّة الـلَّـه (ارواحنا فداه) 🔅ان شـاء الـلَّـه هر روز صبح از اول ماه مبارک رمضان همراه باشید با قرار تجدید بیعت روزانه با امام زمان (عج) #روز_اول 💚 دُعـــــــای عهـــــــد…
Telegram
💠 اخلاق الهی 💠
❄️فرصت مناسب ماه مبارک رمضان برای چله صبحگاهی #دعای_عهد
✋ سلام بر شما منتظران بقیـَّة الـلَّـه (ارواحنا فداه)
🔅ان شـاء الـلَّـه هر روز صبح از اول ماه مبارک رمضان همراه باشید با قرار تجدید بیعت روزانه با امام زمان (عج)
#روز_اول
💚 دُعـــــــای عهـــــــد…
✋ سلام بر شما منتظران بقیـَّة الـلَّـه (ارواحنا فداه)
🔅ان شـاء الـلَّـه هر روز صبح از اول ماه مبارک رمضان همراه باشید با قرار تجدید بیعت روزانه با امام زمان (عج)
#روز_اول
💚 دُعـــــــای عهـــــــد…